سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، چراغ خرد است . [امام علی علیه السلام]
 
پنج شنبه 89 تیر 17 , ساعت 9:6 صبح

 

بازخوانی خطبه های 31 اردیبهشت 61 آیت الله هاشمی درباره تاسیس دانشگاه آزاد ، سند مهمی درباره مالکیت سرمایه های این دانشگاه است

طی هفته های اخیر، هیات موسس دانشگاه آزاد و نیز - بر اساس آنچه که در برخی رسانه ها منتشر شده- آیت الله هاشمی رفسنجانی ،تاکید دارند که دانشگاه آزاد اسلامی ملک شخصی آن هاست به گونه ای که به فرزندان آن ها ارث می رسد.

اما بازخوانی تاریخچه تاسیس این مرکز بزرگ آموزشی با 2500000000000000 ریال (250 میلیارد دلار) سرمایه، نشان می دهد که دانشگاه آزاد از بدو تاسیس با بهره گیری از حمایت های مالی دولتی و مردمی شکل گرفته است و تار و پود آن با کمک های گسترده دولت ها در ادوار مختلف و مردم و خیرین تنیده شده است.علاوه بر حمایت بی شائبه سیاسی و معنوی نظام از دانشگاه آزاد و کمک های میلیاردی دولت های ادوار مختلف به آن ، مردم و خیرین فراوانی بوده اند که با اعتقاد و اعتماد به اتکای دانشگاه آزاد به نظام ، جهت رشد و اعتلای دانش در کشور- و نه افزایش سرمایه آقایان هاشمی و جاسبی- اموال و املاک خویش را به دانشگاه آزاد بخشیده اند.

اظهارات آیت الله هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه روز 31 خرداد ماه سال 1361که در آن خبر تاسیس دانشگاه آزاد به اطلاع عموم مردم رسید ،سند مهمی است که نشان می دهد این مرکز آموزشی چگونه و با چه اموالی تاسیس شده است.اولین نکته مهم در این باره ، آن است که اگر آقای هاشمی قصد آن داشته که یک موسسه خصوصی تاسیس کند که بعدا" ایشان و دیگر اعضای هیات موسس بخواهند آن را به مثابه ملک شخصی به ورثه بسپارند یا وقف نمایند؛ چرا و با چه مجوزی این موضوع را از تریبون عمومی و از جایگاه امام جمعه بیان داشته اند و از این تریبون و جایگاه ، مردم و خیرین را به حمایت و بخشش اموال خود به یک موسسه خصوصی دعوت نمایند؟ آیا افراد دیگر هم در آن زمان می توانستند از تریبون نمازجمعه -که در آن زمان مهمترین و تاثیرگذارترین تریبون عمومی و حتی رسانه ای کشور محسوب می شد -برای موسسه شخصی خود تبلیغ نموده و دیگران و دولت را برای کمک به شکل گیری آن ترغیب نمایند؟

آنچه در پی می آید بخش هایی از این اظهارات آیت الله هاشمی رفسنجانی است که در صفحه 10روزنامه جمهوری اسلامی اول خرداد 1361 درج شده است و مطالعه آن اولا" هدف و افق اولیه تاسیس دانشگاه آزاد را (درس خواندن  طلبه وار و عدم مدرک گرایی) را روشن می کند و مشخص می سازد که هزینه های سرسام آور کنونی و مدرک گرایی لجام گسیخته کنونی هیچ سنخیتی با ایده اولیه دانشگاه آزاد ندارد. ثانیا" ، مشخص می شود که تاسیس دانشگاه آزاد از ابتدا بر مبنای حمایت های معنوی و مادی حاکمیت و مردم و خیرین استوار بوده و خصوصی و ملک شخصی موسسین بودن آن ، ادعای بی مبنایی است که اخیرا" عده ای به دنبال آن افتاده اند.

«...اگر امروز امکانات ما کافی نیست که هر کس طالب تحصیلات عالی است و دوره دانشگاه را بخواهد بخواند، اگر نمی توانیم در این دانشگاه های محدود جذبشان کنیم ، فکر کنیم یک راهی را انتخاب کنیم که هیچ طالب علمی مجبور نباشد که درست از تحصیل بکشد. ما این طور فکر کردیم یکی از طرق این است که از همین امسال در هر جا که دستمان رسید و شاید کم کم به روستاها هم بکشد، به شهرهای کوچک به آسانی می رسد، مراکزی درست بکنیم به نام دانشگاه آزاد، اما نه دانشگاه آزاد رژیم گذشته ، دانشگاه آزاد واقعی که مواد تحصیلی را با روش تحصیلی که در حوزه های علمیه می خوانند ، خوانده شود. امروز اگر یک دانشجو در سال دهها هزار توان ، صدها هزار تومان خرج آن باشد ، به خاطر فضای دانشگاته و اساتید زیاد و کارمندان موسسه وزارت علوم و آزمایشگاه ها و ساید چیزها ، یک طلبه که درس می خواند تقریبا" هیچ خرجی ندارد...

 ما طالب علم می خواهیم ، طالب مدرک نمی خواهیم آنجا بیاید. او می خواهد درس بخواند. هر کسی که درس بخواند بله یک پایان تحصیلی به او می دهند که مردم بشناسند این شخص فارغ التحصیل این دانشگاه آزاد است.....راهی می شود برای این که ما در سراسر کشور حداقل در مراکز استان ها ، دهها مدرسه به سبک طلبه داشته باشیم و درآمد این می تواند از وجوه خیریه باشد. یعنی همین حالا که بنده عرض می کنم ، هنوز دفتر اعلام نکردیم ولی آقایانی که مایلند ، خانم هایی که مایلند ، می توانند اعلام کنند ما فلان باغ را داریم می دهیم برای این کار. یکی هم بگوید ما پنجاه تا اتاق در آن باغ می سازیم و ده نفر استاد هم بگویند ما روزی دو ساعت می آییم آنجا و درس می گوییم. یک جایی را باید تعیین کنیم اسم بنویسند. دولت هم البته کمک می کند. آزمایشگاه ها ساعت فراغتشان را در اختیار آن ها می گذارند. اگر لازم شد در یک وضع خاصی استاد و متخصص نداشتیم ، از یک دانشگاه می گیریم.....

من امروز از این تریبون مقدس نماز جمعه این فکری که امروز برای ما فکر است و از جامعه دانشگاهیان اسلامی خواستیم که آن ها هم طرح بدهند و از دوستان دولت هم خواسته ایم و تعقیب هم می کنیم. کسانی که حاضرند می توانند جایی اسم نویسی کنند ، به نام استاد ، به نام کمک مالی و به هر عنوان ، دان یک محل ، دادن یک زمین ، دادن یک باغ ، دادن یک ساختمان برای خوابگاه ها ، اینها جمع می شود و ما با بودجه مردم و با کمک مردم تبدیل می کنیم این کشور را به دانشگاه واقعی...»

 
 
 


 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ